• وبلاگ : کربلاي جبهه ها يادش بخير... !
  • يادداشت : خدايا به سلامت دارش...
  • نظرات : 2 خصوصي ، 13 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    اللهم عجل لوليك الفرج والعافيه والنصر

    سلام برادر همدل ....

    شما رو به ديدن اين وبلاگ دعوت مي كنم ...مويد ومنصور باشيد .

    + 0*0 

    السلام عليك يا ابانا يا اباصالح المهدي

    سلام

    محتاجيم! محتاج تر از آنكه تصورش را بكني!

    يا علي

    آن هفت اسير

    بسم الله الرحمن الرحيم

    اللهم فك كل اسير

    روشني در قفس ماندني نيست

    آزاديتان آرزوي ماست

    همزمان با پيگيريها ي جديد در رابطه با آزاد سازي اسيران دربند صهيونيستها ( ۴ايراني+ ۳ لبناني)

    از پرده در افتد غم پنهاني قدس

    آخر به سر آيد شب ظلماني قدس

    با سامريان بگو كه موسي برسد

    آزاد كند يوسف زنداني قدس

    سلام عليكم.

    وبعد: الهم صل علي محمد و ال محمد و عجل فرجهم. بهاي شعر بود.

    مي دانيد؟ خيلي كار خوبي كرديد كه از حاج احمد عزيز گفتيد. وقتي ايشان را به ياد مي آورم شرمنده مي شوم. واقعا كاري نمي كنيم يا كاري از ما بر نمي آيد؟ هر وقت هم كه از ايشان ياد مي كنيم به خاطر دل تنگي خودمان است. (خودم را مي گويم!) چه مي دانيم خانواده اش چه مي كشند؟ چه مي دانيم آقا چه مي كشند؟ چه مي دانيم اصلا به حاجي و يارانش چه مي گذرد؟ مس دانيم اسارت چه همه سخت است، اما كيست كه تصور كند در بند صهيونيست بودن چه مزه اي دارد؟

    از ژرفاي قلب و با سوز دل از حضرت حق مي خواهيم كه آن سفركردگان را به وطن بازگرداند. آمينش با شما كه دلتان پاك تر است.

    دعا بفرماييد.

    سلام

    ممنونم كه سر زدين

    ان شاءالله همه به ما چهار مورد خشوع برسيم

    يا علي

    واقعا ما گمان نميكرديم مرد صادر كنيم يك روزي.....

    الهي شكر كه ديگه بر نميگردن.اين متن از كتاب گمشدهاي در افق بود يا مرواريد گمشده يا.....

    خسته نباشيد

    يا علي

    سلام...به باراني ترين روزهاي کلبه ام بيا...خاک کلبه ام منتظر ردپايت مي ماند...من اينک باعشق متولد شده ام...به تمام صداقت عشق سوگند که تشنه ي باران مهرت مي مانم...مهتاب...عابري از کوچه درختي

    سلام ....

    ممنون كه مياي يه چيزايي كه زمان ميخواد از ذهنمون ژاك كنه يادمون مياري . خدا هر چي ميخواي بهتون بده ان شا ا...

    .

    .

    احمد متوسليان در سال 1332 به دنيا آمد؛ در محلة امامزاده اسماعيل خيابان مولوي تهران پسر آرام و گوشه‌گير که در سن چهار سالگي، خانواده اش متوجه ناراحتي قلبي او شدند و به ناچار تن به عمل جراحي سپرد. در هفت سالگي پدرش او را در مدرسه مصطفوي ثبت نام کرد.
    بعد از پايان دبستان در مدرسة (کلاسهاي شبانه) هنرستان اخباريون ثبت نام کرد.
    در سال 1351 و پس از پايان تحصيلات در رشته برق، در شرکتي خصوصي مشغول به کار شد. بعد از دو سال کار و فعاليت شبانه‌روزي به خدمت سربازي اعزام شد. خدمت سربازي‌اش هم با فعاليت مخفيانه ادامه يافت و پس از آن به تهران بازگشت.
    در اوايل سال 1357 به بهانة مأموريت به شهرستان خرم آباد عزيمت کرد تا در آن‌ها به فعاليت مخفيانه ادامه دهد.
    در روز پانزدهم شهريور 1357 در حالي که مشغول تکثير اعلاميه عليه رژيم بود، دستگيرش کردند. احمد در هفتم آذر 1357 از زندان آزاد شد و به آغوش خانواده بازگشت.
    پيام تاريخي امام خميني دربارة کردستان باعث شد که با 66 نفر از همرزمانش به طور داوطلبانه به شهر بوکان- از شهرهاي استان کردستان- عزيمت کنند. او توانست شهرهاي کردستان را يکي پس از ديگري از وجود اشرار پاک‌سازي کند.
    در زمستان سال 1358 نيروهاي تحت فرماندهي احمد وارد پاوه شدند و با حکم محمد بروجردي احمد به عنوان اولين فرمانده سپاه پاوه منصوب شد. به احمد مأموريت داده شد تا شهر مريوان را هم از وجود ضد انقلاب پاکسازي کند. احمد با موفقيت اين عمليات را به پايان برد خود مسئوليت سپاه اين شهر را به عهده گرفت.
    با شروع سال 1360 و با فرماندهي احمد، عمليات آزاد سازي ارتفاعات مهم نوار مرزي غرب مريوان از شمال تا جنوب آغاز شد. که با موفقيت به پايان رسيد. در شامگاه يازدهم تير 1360 احمد موفق به آزاد سازي ارتفاعات قوچ سلطان شد که نقطه الحاق خاک عراق به ايران بود. با تلاش احمد در شب هفدهم بهمن 1360، خبر تشکيل تيپ 27 محمد رسول‌الله به طور رسمي در قرارگاه کربلا اعلام شد.
    به دنبال آن، حماسه بزرگ فتح المبين در شب اول فروردين 1361 آغاز شد. با هوشياري احمد در اين عمليات غنايم و اسيران زيادي نصيب سپاه اسلام شد.
    مرحله اول عمليات «الي بيت‌المقدس» در شب جمعه دهم ارديبهشت 1361 آغاز شد به اين ترتيب مراحل دوم و سوم اين عمليات هم با هدف نهايي آزاد سازي خرمشهر به فاصلة بيست روز پس از مرحله اول انجام شد.
    بلافاصله بعد از اين عمليات احمد براي ديار از خانواده هاي شهداي اين عمليات عازم تهران شد. اين زمان مصادف شد با حمله‌ نيروهاي اسرائيلي به لبنان و مواضع نظاميان سوريه احمد و همرزمانش براي کمک به مردم سوريه به لبنان آماده حرکت به سوريه شدند.
    ظهر روز چهادهم تير 1361، قبل از اينکه به سفارت برسند، در يک ايستگاه پست ايست و بازرسي توقف کردند. و علي رغم داشتن مصونيت ديپلماتيک توسط شبه نظاميان ماروني دستگير شدند.

    .

    .

    .

    .

    آنها كجا و ما كجا‏..............!!!!!

    .

    ....

    اي خداا .............

    التماس دعا ....

    يامحمد و علي


    سلام بر شما

    ...بيا حاج احمد دلم تنگ توست.

    سلام بر گمناماني كه به دست اشغالگران اسراييلي هنوز در اسارتند .