سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کربلای جبهه ها یادش بخیر... !
صفحه ی اصلی |شناسنامه| ایمیل | پارسی بلاگ | وضعیت من در یاهـو |  Atom  |  RSS 
خداوند سبحان، سه چیز را دوست می دارد :به جا آوردن حقوقش، فروتنی برای خلقش، و نیکوکاری به بندگانش . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
» آمارهای وبلاگ
کل بازدید :275349

» درباره خودم
کربلای جبهه ها یادش بخیر... !
....!!!
اللهم ارزقنا توفیق الشهادة فی سبیلک... آرزوی شهادت همیشه در دلم باقیه...از خدا میخوام که نصیبم کنه.... باید رفت..باید تعلقات رو کنار بزارم برای رسیدن ..شاید این راهش باشه....یحتمل باید زودتر بار و می بستم نشد یا نخواستم نمیدونم...و حالا وقت کوچ کردن ما هم رسید..حرف زیاده اما حسی و رمقی برای گفتن نمانده ...فقط ازشهدا میخوام اگه کوتاهی کردم تو این وب حلالم کنن ..به همان آهستگی که آمدیم ،به همان آهستگی هم میرویم...کربلایی باشید... تمــــــــــــــــــــــــــــام...
» لوگوی وبلاگ
کربلای جبهه ها یادش بخیر... !
» لوگوی دوستان















» آوای آشنا
» خدایا حلالم کن...

خدایا....اجازه دادی به من در دعا و خواهش از خود... بشنو ای شنوا مدحم را....

و اجابت کن ای مهربان دعوتم را... و در گذر ای آمرزنده از لغزشم...

پروردگارا... تو مرا بخوانی   از تو رو گردانم  و دوستی به من ورزی  من با تو کینه ورزم

با من مهر ورزی  و من نپذیرم از تو گویا من منت گذار بر توام.....

باز ندارد این وضع تو را از مهربانی به من و احساس با من وتفضل بر بخشش خودت بر من به جود و کرمت......

پس رحم کن بر بنده نادانت و ببخشش او را به فضل و احسانت زیرا تو جواد و کریمی......

                                                                            "فرازی از دعای افتتاح"

اشک از گوشه چشم سرازیر میشه...آروم و بی صدا ....مثل گذشت این 11 روز و چشم بر هم بزاری 30روز....

وقتی برمیگردم و میبینم فقط تو این 11 روز دور خودم چرخ زدم و فقط نخوردم و از همین نخوردن یادم میومد ماه رمضونه....

با کف دست اشکو پاک میکنم...میگم خدایا ببخشید یعنی خدایا حلالم می کنی....؟؟؟؟

وقتی میرم مهمونی چند بار از صاحبخونه تشکر میکنم به خاطر اینکه ارزش گذاشتو دعوتم کرد و کلی هم از صاحبخونه به خاطر مزاحمت و اذیتو شیطنت معذرت خواهی میکنم و حلالیت میطلبم...اما تا حالا حتی یه تشکر خشک وخالی هم از شما نکردم که دعوتم کردی و امسال هم یه رمضون دیگه نصیبم ...با اینکه جلوی چشمت همه کاری میکنم ، یه حلالیت شک وخالی هم نمی طلبیم ...

خدایا اگه مهمون خوبی نیستم و اذیتت میکنم ببخشم وحلال کن...بزار به حساب نفهمی..بزار به حساب اینکه هنوز درک نکردم ماه رحمتتو...اومدم مهمونی انگار نه انگار که صاحبونه ای هست و حرمتی....

حالا میگم خدایا میدونم این روزا هم میگذره ...تو آدمم کن و خودت توفیق درک بده.....

خدایا کمکم کن.....

کربلایی باشید....



  • کلمات کلیدی :
  • ....!!!:: 87/6/22:: 8:53 عصر | در باغ شهادت را نبندید ()

    » همین طوری....

    1. نبودیم چون کامپیوترمان ترکیده بود...

    2. گفتم شاید امسال هم مثل هر سال ارتباطمان تو ماه رمضون قطع میشه با نت....

    داشتیم به حکمتش فکر میکردم که درست شد...

    3. دعا کنید آدم شم به معنای آدم...

    4. تو شب ولادت امام حسن (ع) و شبای قدر بنده رو هم یاد کنید....

    5. عجیب هوای آقا به سرمان زده...السلام علیک یا علی بن موسی الرضا(ع)....

    6. هنوز دوستش دارم.....

    7. یادم نمیاد...

    8.نداره....

    9.همین....

    کربلایی باشید.....



  • کلمات کلیدی :
  • ....!!!:: 87/6/22:: 8:52 عصر | در باغ شهادت را نبندید ()

    » اعلام شرمندگی

    بسم رب شهدا

    سلام

    به استحضار امت شهید پرور میرساند فعلا امکان به روز کردن نیست...

    عجالتا متن زیر که بسیار دوستش داریم باشد تا در اسرع وقت خدمت برسیم..

    کربلایی باشید....



  • کلمات کلیدی :
  • ....!!!:: 87/6/11:: 12:59 عصر | در باغ شهادت را نبندید ()

    » آقا دروغت میگوییم..

    السلام علیک یا صاحب الزمان(عج)...

    سرم درد میگره...منفجر میشه..دروغه دورغه...همه حرفا دروغه..آقا نیا...

    این روزها که شهرم بوی نیمه شعبان گرفته...فقط بوی نیمه شعبان گرفته...دلم بیشتر از قبل میگره...

    از اینکه دستم را موقع سلام به شما روی سر میگذارم تا احترامت کنم روی سرم جا داری..اما احترام را زیر پایم میگذارم با صغیر و کبیر گناهانم...دستم را برای دعای فرج بالا میگیرم اشک میریزم..چون خسته شدم حکما چیزی شنیده ام وقتی بیایی این میشود و آن میشود...

    نگاه کن آقا ....کوچه ها را برایت آذین میکنن...برا آمدنت ...نه فقط آمدن به دنیا ...چون آمدن خودت آذین نمیخواهد و ترک گناه میخواهد....خسته شدم هر سال این آذین ها رو دیدم شما رو نه....اصلا راحت بگویم...میگویم انشالله امسال آخرین سال ظهورت باشد و خیلی ها هم میگویند این نیمه شعبان...اما میدونم این نیمه شعبان هم نمیایی..اصلا سالها است که رایحه خوش آمدنت می آید ..اما من و ما...با همان صغیر و کبیر تاخیرش می اندازیم...با گناهان جدید...وقتی فکر میکنم که در روز نه.. در ساعت هم نه.. در دقیقه چقدر خون به جگرت میکنم ،چقدر اشک میریزی..از اینکه عصر های جمعه را چه ها که نمیکشی از مایی که خوب نمک خور و نمکدان شکنیم... میگم نیامدن که سهل است هر که بود تا حالا رفته بود پشت سر خودش را نگاه هم نمیکرد که هیچ  نفرین میکرد بر من ومایی که خود را امت جدت میدانیم اینچنین بر سر وارث حقشان می آوریم...اما بزرگواری و هر روز فرصتی جدید میدهی برما...

    آقا شهر پر شده از گناهای جدید...بماند که علائم ظهورت دیگر با همان گناهان به وضوح  دیده میشود...اما آقا با شنیدن این یکی در آستانه نیمه شعبان دلم سخت گرفت...قرآن را با سه تار میخوانند..اشک نریز آقا...که من باید اشک بریزم و بمیرم..از شرم...که آنقدر ساکت نشستم که گستاخ شدن تا این حد...تقصیر نامجو نام نیست تقصیر من است که هر بار اعمالشان را فقط خواندم رد شدم...اشک نریز آقا بر ما که لایق هیچ نیستیم....

    آقا شرمنده هستم...شاید شرمندگی هم فقط حرف باشد....آقا حرف را جمع میکنم که حکما این حرفا هم مثل بقیه فقط حرف است..فقط خواستم بگم به خاطر ما نیا که دروغت میگوییم... فقط به خاطر سید علی بیا که تنهاست...

    کربلایی باشید...



  • کلمات کلیدی :
  • ....!!!:: 87/5/24:: 10:6 صبح | در باغ شهادت را نبندید ()

    » اندر احوالات ما ومسنجر...

    از کجا شروع کنیم.....                                            

    آهان...از اینجا شروع میکنیم که.....        

    شاید از سر کنجکاوی بود و شاید هم برای اینکه حرکتی داشته باشیم....با جنبش نرم افزاری پیش بریم....از این دست حرفا...

    سر جمع استفادمون هم mp3 که حساب کنی 5 یا 6 ماه شد...که از خداوند متعال بابت تلف کردن عمرمان یحتمل ارتکاب گناهی از سر جهالت طلب عفو مغفرت داریم...که اگر از همان اول میدانستیم در مسنجر چه خبر است قلم پای مبارک را میشکستیمو و آن طرف ها پیدایمان نمیشد....

    ادامه مطلب...


  • کلمات کلیدی :
  • ....!!!:: 87/5/16:: 6:3 عصر | در باغ شهادت را نبندید ()

    » حال با تو بودن....

    هوا  هم جنس دیگری است....

    جای همیشگی میشینم....بوی اسفند فضا  رو پر کرده....هز ازگاهی دود اسفند چشمامو مه آلود میکنه...

    گنجشکه راحت از این داربست به آن داربست میپره...دست های عزاداری هر چند دقیقه یک بار وارد صحن میشن...ازدحام عجیبی است...هر سال شلوغ تر...نگاهم رو برمیگردونم سمت گنبد...کبوتر روی گنبد لیز خورد و به سختی  خودشو نگه داشت...حسودیم شد....صدای فواره های وسط گوهرشاد رو دوست دارم...در آن شلوغی  هم خوب میشد صداشو میشنوی...نگاه میکنم به دور وبرم...هر کسی حالی دارد....

    ادامه مطلب...


  • کلمات کلیدی :
  • ....!!!:: 87/5/10:: 3:55 عصر | در باغ شهادت را نبندید ()

    » یا امام الرئوف..

    دست و پایم میلرزد...قلب حس میکند جایش در سینه تنگ است...چشم ها آماده لبریز شدن...لغات همدیگر را گم میکنند و نمیدانند چگونه کنار هم قرار گیرند...آقا آغوشت را باز کن بال میگشایم که نیاز به گذاشتن سر بر شانه هایت دارم...السلام علیک یا امام الرئوف..یا علی بن موسی الرضا(ع)...

    پی نوشت...:

    1. زمان ،زمان زیارتی مخصوص است دیگر....

    2. وقت ورود به حرمت هواییم             وقت خروج تازه زمین گیر میشوم...

    3. این هم برنامه حاجی تو این شبا تو حرم آقا...

    کربلایی باشید...



  • کلمات کلیدی :
  • ....!!!:: 87/5/4:: 6:49 عصر | در باغ شهادت را نبندید ()

    » حنابندون....

    پی نوشت..:

    1. یادش بخیر...!

    2. حنابندونه....قشنگ بود...

    3.این الرجبیون...

    وادی عشق دور و دراز است ولی        طی شود جاده صد ساله به آهی گاهی....

    4.تبریک به خاطر رسیدن ماه خدا....

    5. جدیدا چقدر شوخی شوخی، جدی جدی آدما می میرن...!!!!

    کربلایی باشید....



  • کلمات کلیدی :
  • ....!!!:: 87/4/16:: 12:3 صبح | در باغ شهادت را نبندید ()

    » از آسفالت......تا اعتکاف..........

    به بهانه..............

    وقتی اومدم بیرون آسفالت خیابون دیدم ...لذتی بردیمو دست مریزادی هم

    به جناب قالیباف که آنقدر به فکر شهروندان هستند....!!!!

    آسفالت یه دست ، انگار حرکت ماشین ها هم یه جوری روون شده بود...

    البته آسفالت قبلی خراب نبود فقط یه کم رنگ ورو نداشتو یه کم ناصافی

    که زیاد محسوس نبود... اما یک روز بعد..فقط یک روز...

    عزیزان زحمت کش اداره آب وفاضلاب مشغول کندن  همون آسفالتی بودن

     که فقط یه روز از عمرش میگذشت...انگار نه انگار این آسفالت جدیده...

    بماند که بیت المال و همین طوری حرووم میکنن...روزهای بعدتر هم

    ادارات دیگه... اصلا نمیدونم بعضیاشون  با زیر زمین چه کار دارند..؟؟

    بهرالحال همه هوس کندن این آسفالتو داشتن...حالا یا شهرداری باید با اونا

    هم هاهنگ میکرد یا این ادارات با شهرداری این هم بماند... بعد از اینکه کارشون

    تموم میشد ...یه کم آسفالت میووردن میریختن...یه جا زیاد یه جا کم...شده بود

    وصله وصله...دیگه از اون آسفالت یه دست خبری نبود...دیگه تو اون صافی یه

     دستی این وصله ها یه جورایی زشت کرده بود خیابون...قربون همون آسفالت قدیمی....

    ثبت نام اعتکاف هم کم کم داره شروع میشه...

    نقل دل ما و اعتکاف و نقل همین آسفالته....

    ادامه مطلب...


  • کلمات کلیدی :
  • ....!!!:: 87/4/6:: 7:2 عصر | در باغ شهادت را نبندید ()

    » امام چهارده خردادی.........

    با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل  خدا از خدمت خواهران وبرادران  مرخص  و به سوی جایگاه ابدی سفر میکنم....

    دیگر از امام چهارده خردادی خوشم نمی آید...از امامی که فقط مختص 14 خرداده...امامی که 364 روز از سال و بیخیالش هستیم و تا  یکی دو  هفته مونده به 14 خرداد انواع و اقسام ستادها و هیئت ها تشکیل میشه تا 14 خرداد با شکوه برگزار بشه...بماند که به جز صحبت های آقا سید علی،برنامه شان هر سال بدتر از پارساله و بی نظمی بیداد میکنه...معلوم نیست این ستاد و دم دستگاه  بقیه سال کجا هستند...!!!!

    ملت رو  امکانات میدن  بیان مرقد امام...هم جوون و هم پیر....خوب پیرترها از امام بیشتر میدونن فقط بیشتر میدونن و شاید هم نمیدونن.....اما نسلی چون من که فقط از امام هاله ای تو ذهنشه چی..؟؟؟؟؟واقعا میان یاد امام رو گرامی بدارن...؟؟؟

    چون منی که هنوز از امام فقط انقلابشو میدونم اونم ناقص...نمیدونم که امام کی بود...؟چه کرد..؟وقتی میگن مردی از جنس دیگر آخه امام چه جنسی بود که متفاوت بوده..؟منی که هنوز نمیفهمم جام زهر چی بود که امام نوشید...؟منی که هنوز  نمیدونم امام شعر هم میگفته..؟منی که هنوز یک خط از چهل حدیث امام و نخوندم تا هر روز بیشتر به گل نشینم..؟منی که هنوز معنی اشک مادر رو نمیفهمم وقتی از امام یاد میکنه ومن مثل گنگ ها فقط نگاهش میکنم یعنی امام انقدر محبوب بود...؟منی که .....؟؟؟بماند که چقدر شبهه مانده برایمان...14 خرداد پیش کش...این ستادها و هیات در سال ستاد تشکیل بدن  و ابعاد وجودی امام رو یادمون بدن تا اون دختر دبیرستانی نپرسه که چرا به امام میگن روح الله....؟؟؟؟؟؟(هنوز اسم امام رو نمیدونه)خدایی کجا هستیم....واقعا اگه یکی ازمن ،از یه جوون  از امامش از کسی که جهان را متحول کردبپرسه چه جوابی داریم بدیم؟ خیلی خود کشی کنیم  همون جوابهای کلیشه ای تلویزیونی رو بدیم بعد اگه یه کم تخصصی تر بشه دور از جانتان چون خر در گل میمانیم....

    سیما جان که نزدیک 14 خرداد خودش را به مرز انفجار میرسونه....انواع اقسام برنامه ها...مثل هر سال تکراری....تا کی معلوم نیست میخوان برن خونه امام و با همخونه اش حرف بزنن....ما که جای همخونه امام خسته شدیم...در طول سال هم به خودشان زحمت میدهند ساعت هایی که مخاطب چندانی ندارند 5تا 10 دقیقه از صحبت های امام را پخش میکنن...واقعا امام خمینی (قدس سره)، همان پیر جماران  فقط همین بود...

    آقا جمع کنید تو رو به مولا....خودتان هم هنوز امام را نشناخته اید...که فقط 14 خرداد یادش میکنید.....

    خسته نباشید حتما یاد امام را گرامی میدارید....

    اما در آخر امام کمک کن تا درکت کنیم....

    پی نوشت....: 

     1. تموم شد فاطمیه....تازه شروع میشه غربت علی (ع)...

     2. در  14 خرداد این پست نذاشتیم ....تا ما هم 14 خردادی نشویم..                                             

     3. زحمت تیتر مال جناب استاد است...حرف ما چیز دیگری بود...امر فرمودند تغییر دهیم ما هم حرف گوش کن....!!!

    4.دلمان................................ .

       کربلایی باشید....   



  • کلمات کلیدی :
  • ....!!!:: 87/3/22:: 12:7 عصر | در باغ شهادت را نبندید ()

    <      1   2   3   4   5   >>   >
    حماسه حضور