باز هم بنويسم بد نيست :
خون شهدا ليز است ... به رمين هم مي زند .... صاحب دارد اين مقولات... به امان خدا كه رها نيستسم ... كم كاري من و امثال من را خودشان جبران مي كنند... ولي خوب ديگر . ديرو زود دارد . وفت دارد ... حساب و كتاب دارد...
جگر مي سوزد ... ايني كه من و شما تازه در كارش كرده ايم ...
جخ شايد ...حكايت هر روزه دل اوست ... مي گويند چشمانش خون است ... گته است براي فرجم دعا كنيد ... يعني چي ؟ يعني با زبان بي زباني .. خيلي خوش غيرتيد ... همين ديگر ... به كسي توهين نشود .. مخاطبم خودم هستم ...منتظر يعني من ... مني كه تازه دردي كهنه را كشف كرده ام ... مني كه خودم پايم روي خون است ...
چه مي گويم ...
حرف طياد است
خودش مي داند ...
يا حق