براستي چه جريان فكري مانع از بروز و گسترش فرهنگ ناب عاشقي در كشور اسلامي ما گرديد؟ آيا دشمن در نفوذ عوامل بدلي خود تا اين حد موفق عمل كرده است كه سراسر شبكه هاي تلويزيوني، راديويي و رسانه اي ما را در اختيار گرفته و به هر مناسبت چهره هايي را در منظر ديد نسل جوان كشورمان قرار مي دهد كه يا فوتباليست است يا خواننده يا هنر پيشه و… چرا بجاي الگو قرار دادن اينگونه افراد براي نسل جوان، نمي آييم شهداي زنده را مطرح كنيم؟!
چرا به جاي قهرمان ملي خطاب كردن فلان فوتباليست و معاف كردن او از خدمت سربازي و دادن نشان افتخار و لياقت به اينگونه افراد، نمي آييم به شهداي زنده بها بدهيم؟! چرا همگام با دشمن سعي در فراموش كردن فرهنگ عاشقان سفر كرده را داريم؟!( اي کاش تنها مدال افتخار و شجاعت بود! و نمي آمديد و مدال شجاعت را بر سينه بازيکن فوتبال بزنيد که مفهوم شجاعت را هم عوض کنيد؟! آيا براستي معناي توپ فوتبال را با توپ مستقيم تانک نمي دانيد!!!)
وقتي مي آييم فلان خواننده و هنرپيشه مرد را كه زير ابرو برداشته است، و يا فلان هنرپيشه زن بزك كرده را كه در جامعه به عنوان افراد فاسدالاخلاق شهرت يافته اند، براي نسل جوان چهره و الگو مي كنيم، چه توقعي براي رعايت هنجارهاي ديني و اخلاقي جامعه، توسط نسل جوان داريم؟!
وقتي مي آييم ارزش خدمت به كشور و كسب افتخارات ملي را با سكه و ماشين برابر ميدانيم، ديگر جايي براي عرق ملي و ارزشهاي والاي مذهبي و اخلاقي باقي نمي ماند و نتيجه آن مي شود همان ورزشكاري كه با نام مقدس ائمه سلام الله عليهم، به موفقيت ورزشي رسيده است، اكنون براي تداوم افتخارآفرينيهايش، ماشين و خانه و ماديات دنيوي طلب مي كند! براستي كجا رفت آن فرهنگ عاشقي و آن زرنگي هاي عاشقانه؟!
كجا رفت آن فضاي عشق و ايثار؟! كجا رفت رضاي خدا در تمامي امورمان؟! كجا رفت سوز دعا هايمان؟! كجا رفتند خادمان بي ادعا؟! كجا رفت لحظه هاي ناب معاشقه؟!
تصور بفرمائيد اگر اين فرهنگي كه الان حاكم شده است كه هركس در هر مقام و منصب، براي اداي وظيفه اش به كشور، درخواست ماديات دنيوي ميكند، اگر در زمان دفاع مقدس نيز اين اخلاق حاكم بود چه مي شد؟
در زماني كه براي تهييج به اصطلاح قهرمانان كشتي، وعده تحويل خودرو در فرودگاه داده مي شود! در زماني كه ركورد شكني، جايزه اش خانه و ماشين و ساير ماديات مي باشد! در زماني كه گل زدن در يك بازي فوتبال، مدال شجاعت و لياقت و قهرمان ملي، ارمغان مي آورد! اگر همين رويه در زمان دفاع مقدس حاكم بود، چه مي شد؟!
تصوٌر بفرماييد: پشت ميدان مين رزمندگان زمينگير شده اند، آيا وعده خودرو و خانه مي تواند عاملي براي رفتن بر روي مين باشد؟! آيا با اين انگيزه هاي مادي، مي توان زرنگترين عشاق را داشته باشيم؟! يا برعكس در آن شرايط زرنگي ها هم رنگ عوض مي كند و تبديل به بزدلي مي شود؟!
شما جناب مسؤول فرهنگي! شما جناب مسؤول سياسي! شما متوليان امر! چه كرديد كه دشمن را در اجراي اهداف خود آنچنان گستاخ نموده ايد كه حماسه هشت سال جانفشاني عاشقان مَرد را از ياد برده و در پشت مرزهاي كشورمان به رجز خواني افتاده است.
بگذريم…
بيان غفلتها و اشتباهات گذشته، به جز آنكه عرق شرم بر پيشاني وجدانهاي بيدار بنشاند، كار ديگري انجام نمي دهد