گل را نشاندند و آبش دادند. باغ ساختند و حصارش زدند. طفل را آب و نانش دادند. وطن را مرز بستند و حفاظش كردند . تركه نازك نهال را نشاندند و به قيم استوارش كردند. عمارت راچون بنا كردند‘با ستون استحكامش بخشيدند...
هيچ مادري طفلش را رها ساخت؟
هيچ باغباني باغش را بي آب گذاشت؟
هيچ آموزگاري نوآموزش را به تركه نواخت؟
هيچ كاسبي كسب ودخلش را به حال خودوا نهاد؟
هيچ معماري عمارتش را نيمه وا نهاد؟
هيچ طفلي لعبتش را در كوچه گذاشت؟
پس چرا حال ما اين چنين است؟
باغ بي صاحب را چه كسي آب خواهد داد؟
طفل رها شده را چه كسي پناه خواهد داد؟
براي ديدن ادامه مطلب به وبلاگ تشريف بياوريد.