امروز، براي ظهور او چه کرده ايم!؟
براي ظهور، کاري بايد کرد؛ از نوعي ديگر!
انتظار به اميد آبي هاي وصال شرار شوقي است که شعله در خرمن نا اميدي مي زند و آيينه آدينه را شراري است هميشگي؛ آنگاه که شوق ديدار، تاب انتظار را از کف دل مي ربايد، اين برگ سبز مرهمي است بر تسلاي خاطر و خواهش و نيايش بر آستان دوست، تا رسيدن به سبزترين موعود.
به اميد ظهورش، شايد فردا...
www.masiha.info