هوالعشق و هوالحي و هوالهوو
خوشا هوهو زدن با حضرت او !
سلام
چند روزي بود که داشتم فکر مي کردم فايده نوشتن اين وبلاگ درعصري که کسي به کسي نيست وحرف ها همه در حد حرف مي مونن چيه ؟؟درعصري که بعضي دوستاي مذهبي هم به ايول ايول بعضي ها دل بستن ودارن راه رو اشتباه مي رن وفقط پوستيني ازدين روپوشوندن به وبلاگهاشون... خيلي ازوبلاگ هاي مذهبي ما يا اونقدرخشک ان که کسي روجذب نمي کنن ويا اونقدروا رفته اند که مذهبي ها رو فراري مي دن ودچاريه جوربي هدفي ان... پوسته وبلاگها قشنگ وديني اما هسته وبلاگها تلخ و... فکر نکنيد خيلي ازخودم راضي ام... نه اگه راضي بودم اينجوري نمي نوشتم... بد بودن شما بد بودن منه و خوب بودن شما باعث افتخارمنه... حرف من اينه که روزگارعجيبيه اين دوره آخرالزمان که ميگن... پيغمبرما فرمودند حفظ ايمان درآخرالزمان مثل نگه داشتن آتش درکف دسته... مي سوزونه... ولي بايد صبر کرد... سئوال من ازدوستام اينه که چرا ازخدابه نفع خودمون خرج کرديم... بجاي اين که ازخودمون براي خدا خرج کنيم... کسي که انتخاب کرد مي خواد مذهبي نويس و يا فرهنگي نويس باشه بايد تمام حرفها ونوشته هاش به يه سرمنزل برسه واون هم رضاي خداست... بايد مطمئن باشه با اين نوشته يه قدم براي خدا برداشته... بعضي ها فکرنکنن من دارم خودنمايي مي کنم و قصدم بزرگنمايي خودمه... نه من فقط دارم تو خانواده وبلاگ نويس هاي مذهبي با برادرها وخواهرايي که عين خواهر برادرهاي خودم دوستشون دارم درد دل مي کنم واين حرفها فقط نظر منه... شايد غلط باشه وشايد يه ذره اش درست باشه... رسالت هامون روگم کرديم بچه ها... مگه بنا نبود وقتي ازاسم خدا واهل بيت (ع) خرج مي کنيم قلممون روهم بخاطراونها بچرخونيم... قلم ها مون دارن مي لرزن... با ترس مي نويسيم... بدون مطالعه مي نويسيم... آمار دخترهامون بالاتره... نظرات خصوصي مون زياده...هر جا يه کم گوتاه مي آيم بيشتردوروبرمون شلوغ مي شه... شيرين کاريهاي هنري مون توکامنت هامون محشره... يا اونقدرتلخيم که تف مون مي کنن ويا اونقدرشيرينيم که دل خلق رومي زنيم... روموضوع هامون کارنمي کنيم ...خدا توفيقتون بده... حرف دل بود
التماس دعا
هوالحافظ
يا حق