• وبلاگ : کربلاي جبهه ها يادش بخير... !
  • يادداشت : او و.....
  • نظرات : 1 خصوصي ، 7 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    آقا ما ديونه ايم مارو ديونه تر از اين نكنين!

    داغون مي شم وقتي دايي محسن رو پشت شيشه ميبينم!

    وقتي زكيه ي پاكش معصومانه اشك ميريزه! وقتي بابا نيست تا ببردش تولد پانته آ...!!!! و زكيه بيمارستان رو بيشتر دوست مي داره تا تولد پانته آ

    و من و زكيه كوچولو گريون رو ميربم تا خونه ي پانته آ...و چقدر زجر آوره گريه خداحافظي اش تو آهنگ هاي شاد و بلند تولد!

    زكيه خوب مفهوم اينكه بابا دوباره حالش بد شده ...ريه هاش عفونت كرده...اسپري قهوه اي كدومه...رو مي دونه...ولي هرچي فكر ميكنه نمي تونه مفهموم اين رو بفهمه كه چرا بابا محسن هميشه گريونه و باباي پانته آ هميشه خندون و تپل! نمي تونه مفهوم اين سوال خانوم معلم رو بفهمه كه آخي طفلكي بابا حالش خوبه؟

    زكيه مي فهمه بابا چرا وقتي صداي چرخ ويلچر آقا سيد مياد خوشحال مي شه...اما نمي فهمه چرا بابا وقتي جووناي خوش و فشن خيوبونا رو ميبينه اشك ميريزه...نمي فهمه چرا بابا هروقت اخبار شروع مي شه تلوزيون رو خاموش مي كنه!!!!