سلام... در اين روز عزيز به ياد مادرهايي كه دستشان از دنيا كوتاهست نيز باشيم .خدا همه انها را قرين رحمت خود سازد ..امين
در حسرت يك لحظه با تو بودن
مادر
از روزهايي كه خورشيد از آسمان روز و ماه و ستارگان از آسمان شب هجرت كرده بودند. از غربت بي
مادر جان
اي كاش مي دانستي كه حسرت يك لحظه
گاه هنگامي كه قطره هاي اشك از چشمانم سرازير مي شود حس مي كنم در كنارم نشسته اي و با دستهاي پر مهرت ، مرواريد اشك را از روي گونه هاي تب دارم جمع مي كني. حتي طنين صدايت را مي شنوم كه مي گوي
بي تو اگر تمام جهان را به من بدهند انگار كه هيچ ندارم. اما با تو مالك همه چيز جهان هستم...باور كن كه باور كردن هجرانت برايم غير قابل باور است.
هر غروب با كوله باري از خستگي ، غريبانه چشم به راهت هستم .... شايد بيايي و غم بي همزبانيم را كه بر شانه هايم سنگيني مي كند با تو تقسيم كنم.
دور از تو بي تو جسم و روحي خسته دارم . پاهايم ديگر رفيق راهم نيستند. چشمهايم از دوريت بي سو شده اند. از بس به عبث انتظار را تجربه كرده ام، خسته شده ام. انتظار شنيدن طنين گامهاي استوارت ، انتظار فرا رسيدن سحرگاهي كه با تو همراه با آن طلوع مي كني، مرا زنده نگه داشته است.
بي تو زيستن چه دشوار است...و تو چه آسان و چه آرام پر كشيدي. كاش هيچگاه آن روز شوم باراني در دفتر ايام عمر مان ثبت نشده بود. اي كاش تو بودي و من نبودم. اين گونه كمتر آزار مي ديدم كه چون تو بودي قدر و ارزش مادر داشتن را درك نمي كردم. اكنون كه نمي يابمت به ارزش و بهايت پي برده ام اما افسوس...
در كتاب ها خوانده بودم[ مادر سلطان عشق جهان و ناخداي كشتي بي بادبان زندگي است] اما افسوس، زماني معناي آن را دانستم كه نام تو از فرهنگ لغت زندگي ام پاك شده بود. افسوس...
اي كه باشد زير اقدامت بهشت
مادرم اي ياس زيباي سفيد
مادرم اي معني صبح اميد
مادرم باران لطف و رحمتي
مادرم مصداق صدق و عفتي
مادر اي آلاله زيباي من
مادر اي نور شب يلداي من